زمین ،پرغرور که قدم هایت را فرش گشته و می نازد که پذیرای وعده حق الهی است....
زمان، در سرور که از آغاز هستی در انتظار تو سپری گشته و اکنون می داند که تا لحظه موعود دیگر چیزی نمانده.....
و من، دلم دریای نور، نور امید فرا رسیدن لحظه دیدار و بر لبم دعای ظهور که دیری نخواهد گذشت که آن شب مسعود فرا رسد.....
و سحرگاه، ندایت زمین را فرا می گیرد